ابديت
چه رويای قشنگی بود
لحظه هايی که گذشتند
و من هنوز
در کوچه باغ اين صدای موهوم
در فکر آنم
که چگونه تو
تک اين سکوت را در تنم شکستی
خروش بی کران من
در ابديت
به صلابه آتش پيوست
و من هنوز
رازهای نهان زندگيم را
در سينه دارم
لحظه هايی که گذشتند
و من هنوز
در کوچه باغ اين صدای موهوم
در فکر آنم
که چگونه تو
تک اين سکوت را در تنم شکستی
خروش بی کران من
در ابديت
به صلابه آتش پيوست
و من هنوز
رازهای نهان زندگيم را
در سينه دارم
تو مرا رها کردی و من فراموشت نخواهم کرد
نه
هرگز فراموش نخواهم کرد
حتی اگر شقايق ها بميرند
و باز من تنها شوم
نه
هرگز فراموش نخواهم کرد
حتی اگر شقايق ها بميرند
و باز من تنها شوم