ابديت
چه رويای قشنگی بود
لحظه هايی که گذشتند
و من هنوز
در کوچه باغ اين صدای موهوم
در فکر آنم
که چگونه تو
تک اين سکوت را در تنم شکستی
خروش بی کران من
در ابديت
به صلابه آتش پيوست
و من هنوز
رازهای نهان زندگيم را
در سينه دارم
لحظه هايی که گذشتند
و من هنوز
در کوچه باغ اين صدای موهوم
در فکر آنم
که چگونه تو
تک اين سکوت را در تنم شکستی
خروش بی کران من
در ابديت
به صلابه آتش پيوست
و من هنوز
رازهای نهان زندگيم را
در سينه دارم
تو مرا رها کردی و من فراموشت نخواهم کرد
نه
هرگز فراموش نخواهم کرد
حتی اگر شقايق ها بميرند
و باز من تنها شوم
نه
هرگز فراموش نخواهم کرد
حتی اگر شقايق ها بميرند
و باز من تنها شوم
4 Comments:
هرگز فراموش نخواهم کرد
حتی اگر شقايق ها بميرند
و باز من تنها شوم.....
سینه هرکس سرشار از ناگفته هایی یه که تا ابد با خودش خواهد برد... برای همینه که ما آدم ها بااینکه دورمون پره باز هم تنهاییم... تنها...
چه ملاحتی پشت این غمه و چه عمقی داره این عشق... چی می تونم بگم زیباتر از خطوط آخر این شعر...
كاش ميدونستي كه جه احساس قشنگ و عميقي خواندن اين شعرت به آدم مي ده.انگار جدا آدم رو به اوج ابديت مي بره.
نگاه مرد مسافر به روي زمين افتاد
"چه سيب هاي قشنگي !
حيات نشئه تنهايي است."
و ميزبان پرسيد:
قشنگ يعني چه؟
قشنگ يعني تعبير عاشقانه اشكال
و عشق ، تنها عشق
ترا به گرمي يك سيب مي كند مانوس.
و عشق ، تنها عشق
مرا به وسعت اندوه زندگي ها برد ،
مرا رساند به امكان يك پرنده شدن.
و نوشداري اندوه؟
صداي خالص اكسير مي دهد اين نوش
سهراب سپهری
Post a Comment
<< Home